/blogphoto>>/>
خوش اومدین
رو دروازه قلبم نوشتم: ورود ممنوع! دلِ پریشان آمد. گفتم بخوانش.خواند و بازگشت. امید مضطرب آمد. گفتم بخوانش.خواند و باز گشت. آرزو با دلهره آمد. گفتم بخوانش.خواند و باز گشت. عشق خنده کنان آمد. گفتم خواندیش؟! گفت: من سواد ندارم!!!