دخترک آسمان

به وبلاگ من خوش آمدید...

دخترک آسمان

به وبلاگ من خوش آمدید...

ملاااااااااااا

ملا نصرالدین با دوستی صحبت می کرد

(( ملا هیچ وقت به فکر ازدواج افتادی؟ ))

ملا نصرالدین پاسخ داد: (( فکر کرده ام. جوان که بودم تصمیم

گرفتم زن کاملی پیدا کنم. از صحرا گذشتم به دمشق رفتم و با زن

پر حرارتی آشنا شدم: اما او از دنیا بی خبر بود.

بعد به اصفهان رفتم آنجا هم با زنی آشنا شدم که معلومات زیادی

درباره ی آسمان و زمین داشت اما زیبا نبود.

بعد به قاهره رفتم و نزدیک بود با دختری زیبا با ایمان و

تحصیل کرده ازدواج کنم. ))

پس چرا با او ازدواج نکردی؟

(( آه رفیق ! او هم دنبال مرد کاملی می گشت ))

 

itchy sratchy animation


تفاوت آدم بودن هااااااااااااااا

آدم های بزرگ در باره ایده ها سخن می گویند آدم های متوسط در باره چیزها سخن می گویند آدم های کوچک پشت سر دیگران سخن می گویند آدم های بزرگ درد دیگران را دارند آدم های متوسط درد خودشان را دارند آدم های کوچک بی دردند آدم های بزرگ عظمت دیگران را می بینند آدم های متوسط به دنبال عظمت خود هستند آدم های کوچک عظمت خود را در تحقیر دیگران می بینند آدم های بزرگ به دنبال کسب حکمت هستند آدم های متوسط به دنبال کسب دانش هستند آدم های کوچک به دنبال کسب سواد هستند آدم های بزرگ به دنبال طرح پرسش های بی پاسخ هستند آدم های متوسط پرسش هائی می پرسند که پاسخ دارد آدم های کوچک می پندارند پاسخ همه پرسش ها را می دانند آدم های بزرگ به دنبال خلق مسئله هستند آدم های متوسط به دنبال حل مسئله هستند آدم های کوچک مسئله ندارند آدم های بزرگ سکوت را برای سخن گفتن برمی گزینند آدمهای متوسط گاه سکوت را بر سخن گفتن ترجیح می دهند آدم های کوچک با سخن گفتن بسیار، فرصت سکوت را از خود می گیرند

خنــــده داره که :

چقدر

یکساعت خلوت با خدا دیر و طاقت فرساست ولی 90 دقیقه بازی فوتبال مثل باد میگذره!!!

چقدر خنده داره که :

صد هزار تومان کمک در راه خدا مبلغ بسیار هنگفتیه اما وقتی با همون پول خرید میریم مبلغ ناچیزیه !!!

چقدر خنده داره که :

یکساعت عبادت در مسجد طولانی به نظر میاد اما یکساعت فیلم دیدن به سرعت میگذره !!!

جقدر خنده داره که :

وقتی میخوایم عبادت و دعا کنیم ، چیزی یادمون نمیاد که بگیم ، اما وقتی میخوایم با دوستمون حرف بزنیم هیچ مشکلی نداریم !!!

چقدر خنده داره که :

خوندن یک صفحه و یا بخشی از قرآن سخته ، اما خوندن صد سطر از پرفروش ترین کتاب رمان دنیا آسونه !!!

چقدر خنده داره که :

برای عبادت و کاررهای مذهبی  وقت کافی در برنامه روزمره پیدا نمیکنیم اما بقیه برنامه ها رو سعی میکنیم تا آخرین لحظه هم که شده انجام دهیم !!!

چقدر خنده داره :

شایعات روزنامه ها رو به راحتی باور میکنیم ، اما سخنان قرآن رو به سختی باور میکنیم !!!

چقدر خنده داره :

همه مردم میخوان بدون اینکه به چیزی اعتقاد داشته باشند و یا کاری در راه خدا انجام بدهند به بهشت بروند !!!

 

خداااااااااااااااااااااااااااااااااااا

خدایا! ‏ همیشه می‌خواستم که شمع باشم، بسوزم، نور بدهم و نمونه‌ای از مبارزه و کلمه حق و مقاومت در مقابل ظلم ‏باشم. می‌خواستم همیشه مظهر فداکاری و شجاعت باشم و پرچم شهادت را در راه خدا به دوش بکشم. ‏می‌خواستم در دریای فقرغوطه بخورم و دست نیاز به سوی کسی دراز نکنم. می‌خواستم فریاد شوق و زمین ‏وآسمان را با فداکاری و آسمان پایداری خود بلرزانم. می‌خواستم میزان حق و باطل باشم و دروغگویان و ‏مصلحت‌طلبان و غرض‌ورزان را رسوا کنم. می‌خواستم آنچنان نمونه‌ای در برابر مردم به وجود آورم که هیچ حجتی برای ‏چپ و راست نماند، طریق مستقیم روشن و صریح و معلوم باشد، و هر کسی در معرکه سرنوشت مورد امتحان ‏سخت قرار بگیرد و راه فرار برای کسی نماند...‏ خدایا!‏ تو را شکر می‌کنم که دریا را آفریدی، کوه‌ها را آفریدی و من می‌توانم به کمک روح خود در موج دریا بنشینم و تا افق ‏بی‌نهایت به پیش برانم و بدین وسیله از قید زمان و مکان خارج شوم و فشار زندگی را ناچیز نمایم... ‏ خدایا!‏ تو را شکر می‌کنم که به من چشمی دادی که زیباییهای دنیا را ببینم و درک زیبایی را به من رحمت کردی تا آنجا که ‏زیبایی‌هایت را و پرستش زیبایی را جزیی از پرستش ذاتت بدانم