جوانان فکر می کنند که پیران ابلهند، پیران می دانند که جوانان ابله هستند.
جان ری
خوشبخت کسی است که قرض ندارد.
مثل انگلیسی
کسی که بر خشم خود غبله کند بر بدترین دشمن خود مسلط میشود.
لیوس سیروس
از مخالفت نهراسید، بادبادک هنگامی بالا میرود که با باد مخالف مواجه شود.
چرچیل
یا درست حرف بزن یا آنکه عاقلانه سکوت کن.
ژرژهربرت
تا مرد سخن نگفته باشد عیب و هنرش نهفته باشد. سعدی
چه کشکی، چه پشمی؟! ... از آن بالا رفت و به چیدن گردو مشغول شد که ناگهان گردباد سختی در گرفت، |
«بدان سرخپوشی بیندیش که عمری مرتب به سروقت میعاد میرفت و معشوق او را چنان کاشت که اکنون درختیست برگ و برش سرخ».
و فرشته و سوسن، همان زمان، در ترانهای از زبان او خواندند:
«تو شهری که تو نیستی، خیابون شده خالی دیگه هر چی تو دنیاس دارن رنگ خیالی تو که نیستی منو ویلون تو خیابون ببینی تو که نیستی منو با این دل داغون ببینی بی تو غمگینم از این فاصلهی سال و زمونا تا تو برگردی میشم دود و میرم تو آسمونا اون نگاه گرم تو یادم نمیره بوسهی بیشرم تو یادم نمیره... ».
تقدیم با عشق به تمام عاشقان سرزمینم
شاد باشید و مهربان |
به کلینیک خدا رفتم تا چکاپ همیشگی ام را انجام دهم، فهمیدم که بیمارم ... گذرگاه عشق نیاز دارم، تنهایی سرخرگهایم را مسدود کرده بود ...
و آنها دیگر نمی توانستند به قلب خالی ام خون برسانند.
به بخش ارتوپدی رفتم چون دیگر نمی توانستم با دوستانم باشم و آنها را در آغوش بگیرم.
بر اثر حسادت زمین خورده بودم و چندین شکستگی پیدا کرده بودم ...
فهمیدم که مشکل نزدیک بینی هم دارم، چون نمی توانستم دیدم را از اشتباهات اطرافیانم فراتر ببرم.
زمانی که از مشکل شنوایی ام شکایت کردم معلوم شد که مدتی است که صدای خدا را آنگاه که در طول روز با من سخن می گوید نمی شنوم ...!
خدای مهربان برای همه این مشکلات به من مشاوره رایگان داد و من به شکرانه اش تصمیم گرفتم از این پس تنها از داروهایی که در کلمات راستینش برایم تجویز کرده است استفاده کنم :
هر روز صبح یک لیوان قدردانی بنوشم
قبل از رفتم به محل کار یک قاشق آرامش بخورم .
هر ساعت یک کپسول صبر، یک فنجان برادری و یک لیوان فروتنی بنوشم.
زمانی که به خانه برمیگردم به مقدار کافی عشق بنوشم .
و زمانی که به بستر می روم دو عدد قرص وجدان آسوده مصرف کنم.
امیدوارم خدا نعمتهایش را بر شما سرازیر کند:
رنگین کمانی به ازای هر طوفان ،
لبخندی به ازای هر اشک ،
دوستی فداکار به ازای هر مشکل ،
نغمه ای شیرین به ازای هر آه ،
و اجابتی نزدیک برای هر دعا .
جمله نهایی : عیب کار اینجاست که من '' آنچه هستم '' را با '' آنچه باید باشم '' اشتباه می کنم ، خیال میکنم آنچه باید باشم هستم، در حالیکه آنچه هستم نباید باشم .